جدول جو
جدول جو

معنی چل چاپ - جستجوی لغت در جدول جو

چل چاپ
دروغ بزرگ و شاخ دار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل چای
تصویر گل چای
از اقسام گل محمدی با گل های پرپر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپ چاب
تصویر چپ چاب
صدای بوسیدن، صدای بوسیدن کسی با وضعی صدادار، صدای بوسه های پی در پی، صدای دهن در وقت خوردن یا نوشیدن چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چل تاج
تصویر چل تاج
ویژگی خروسی که تاج بزرگ و پهن و شاخه شاخه دارد، خروس چل تاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
شلپ شلپ، صدای برخورد پیاپی دست یا پا با آب یا پارچۀ خیس، صدای پا هنگام دویدن میان آب یا در زمین پرگل و لای
فرهنگ فارسی عمید
(چِ لَ / لِ چِ لَ / لِ)
آواز راه رفتن در زمینی که آب کمی در آن باشد. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). صدایی که از شلوار و جامۀ تر هنگام راه رفتن یا دویدن برخیزد، یا آوایی که از راه رفتن یا دویدن بر زمین آبناک برآید. (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). شلپ شلپ، آواز کشیدن پاشنۀ کفش بر زمین در راه رفتن. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). چلیک چلیک. تلق تلق. تلیک تلیک.
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ)
نوعی گل سرخ است که بدین نام خوانده میشود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چَ چَ)
دهی است جزء دهستان زنجانرود بخش حومه شهرستان زنجان که در 66هزارگزی شمال باختری زنجان و60هزارگزی راه تبریز به زنجان واقع شده. کوهستانی وسردسیر است و193 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و برنج، شغل اهالی زراعت و بافتن گلیم و جاجیم و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
صدا و آواز بوسه را گویند. (برهان). آواز بوسۀ پی درپی است. (انجمن آرا) (آنندراج). آواز بوسه بود. (جهانگیری). صدا و آواز بوسه. (ناظم الاطباء). چپ چپ:
غلغل قرابه و چپچاپ بوس
جزبز قلیه فش شلواربند.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
آواز راه رفتن در زمینی که آب کمی در آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چل تاج
تصویر چل تاج
مرغ یا خروسی که تاج بزرگ زیبا و شعبه شعبه دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپچاپ
تصویر چپچاپ
صدای بوسه آواز بوسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
((چِ لِ یا چَ لَ چِ لِ یا چَ لَ))
آواز از راه رفتن در آب، صدایی که از شلوار و جامه خیس هنگام راه رفتن برخیزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چل تاج
تصویر چل تاج
((چِ))
مرغ یا خروسی که تاج بزرگ زیبا و شعبه شعبه دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چپچاپ
تصویر چپچاپ
((چَ))
چپچپ، صدای بوسه، آواز بوسیدن
فرهنگ فارسی معین
سرشاخه ی درخت که از آن هیزم گیرندخار و خاشاک سرشاخه های خشک.، شایعه
فرهنگ گویش مازندرانی
نخ دوک نخ ریسی در پارچه بافی سنتی
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای سبزی مانند اسفناج که به صورت آب پز خورده شود
فرهنگ گویش مازندرانی
تپه ای از گل رس مخصوص که از آن برای ترمیم دیواره ی خانه استفاده
فرهنگ گویش مازندرانی
تازه راهافتاده، کسی که در راه رفتن تعادل ندارد، کسی که.، کوهی در جنوب باختری شهرستان کتول که به ارتفاع، ۱۲۳ متر
فرهنگ گویش مازندرانی
جسمی گوی مانند که میانه ی چرخ نخ ریسی قرار دارد و از ادوات
فرهنگ گویش مازندرانی
دسته ی چرخ نخ ریسی، دسته چل
فرهنگ گویش مازندرانی
پاشیدن و ترشح مایعات در اثر ضربه ای که به ظرف محتوی مایعات
فرهنگ گویش مازندرانی
جامی از مس که بر روی آن آیات قرآنی حک شده و در اولین استحمام
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخ پشم ریسی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
گونه ای گل شیپوری زرد رنگ، گل پامچال
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگای عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
دروغ بزرگ گفتن، سخن ناراست انتشار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی